جدول جو
جدول جو

معنی هنگ ژال - جستجوی لغت در جدول جو

هنگ ژال
(هََ گَ لَ)
دهی است از بخش بانۀ شهرستان سقز. دارای 108 تن سکنه، آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله، توتون، ارزن و مازوج است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تنگ سال
تصویر تنگ سال
خشکسالی، سال کمیابی و گرانی خواربار، قحط سالی، تنگ سالی، بدسالی
فرهنگ فارسی عمید
(هََ)
دهی است از بخش رزاب شهرستان سنندج. دارای 160 تن سکنه، آب آن از رودخانه های برده سفید، کوره دره و چشمه و محصول عمده اش غله، لبنیات، توتون و گردو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
تنگدست و مفلس و فقیر و تهی دست. (ناظم الاطباء) : بوسهل پی آوردن خواجه، فرستاده آمد که بوسهل بروزگار گذشته تنگحال بود و خدمت و تأدیب فرزندان خواجه کردی. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 59).
ور دم نزدم چو تنگحالان
دانی لغت زبان لالان.
نظامی.
رجوع به تنگ حالی و تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
(هََ)
دهی است از بخش کنگان شهرستان بوشهر. دارای 100 تن سکنه، آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و خرما و انار و میوه های دیگر است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تنگ حال
تصویر تنگ حال
نادار، بی بضاعت
فرهنگ فارسی معین
((هَ))
نوعی بازی گروهی شبیه به فوتبال که توپ آن کوچک تر از توپ فوتبال است و با دست بازی می شود
فرهنگ فارسی معین
نوعی حرکت به وسیله ی چهاردست و پا که زانو و پنجه های دست
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان بندپی بابل، زمین سنگلاخی
فرهنگ گویش مازندرانی